نویسه جدید وبلاگ

متن نویسه...

برزخ

معنی برزخ:عالم پس از مرگ وقبل از قیامت را "عالم برزخ" می گویند.در مفردات راغب آمده است :چیزی که حایل می یان دو چیز شودرا"برزخ" می گویند.و به همین مناسبت عالم می یان دنیا وآخرت "برزخ نامیده شده است.(البرزخ الحاجز والوحد بین الشیئین).

"بینهمابرزخ لا یبغیان"

"البرزخ فی القیامت الحئلبین الانسان وبینالبیوغ المنازل الرفیعه فی الآخره".

"و علم برزخ "به منزله ی پایگاه موقت و سکوی پرواز انسان به سوی عالم دیگر است که جامع میان برخی از ویژگی های دنیوی و برخی از خواص اخروی است و باید گفت که زندگی برزخی زندگی ویژه ایی است که فقط در عالم برزخ تحقق می یابد .

در احادیث از برزخ در موارد مختلف به عنوان قبر نیز یاد شده است امام صادق (ع) فرمود :البرزخ القبروهو الثواب والعقاب بین الدنیا والاخره. برزخ همان قبر را گویند وعبارت است از پاداش و کیفری که در عالم بین دنیا  وآخرت مقرر گشته است .

برزخ در قرآن

در قرآن از عالم برزخ به گونه های مختلفی یاد شده است :

الف:یکی از مراحل حیات:"و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون"

ب:مرحله ی قبل حیات:"وان اساعته آتیت لا فیها و ان اللهیبعث من فی القبور.

ج:مرحله نفغ صوره اول ودوم:

"َونفخ فی الصورفاذاهم من الجداث الی ربهم ینسلون."

 

"و یوم ینفخفی الصورففزعمن فی من فی الرض"

ویژگی های برزخ

1-جسم مثالی برای روح

برزخ دارای ویژگی هایی است که آن را از عالم دنیا ونیز از عالم آخرت متمایز می سازد.

روح را می توان به سان راننده وبدن را به ماشین تشبیه کردو راننده گاهی ماشین را به حال روشن رها میکندو خود سوار ماشین دیگر میشودو به حرکت می پردازد.پس به هر حال سیر راننده با ماشین و وسیله ی نقلیه صورت پذیرفته است.روح انسان به هر حال نیاز به ابزارو مرکوب دارد و مرکو ب سواری اوبر دو گونه است:مرکوب سنگین یعنی "بدن"و مرکوب سبک "جسم مثالی"که در خواب ویا پس از مرگ در عالم برزخ در قالب جسم مثایی ادامه حیات می دهد.ودر حدیث از جسم مثالی بدین گونه یاد شده است:"فی قالب کقالبه الدنیا کهیه الاجساد."

2-باز بودن نامه اعمال

با مرگه آدمی پرونده اعمال او مختومه نمی شود:امام حسین(ع)از رسول خدا این چنین نقل می فرماید:قال الله-صلی الله علیه وآله-:"من سن سنه حسنه فله اجر من عمل بها الی یوم القامه من غیر ان ینقص من اجورهم شیئا."

"کسی که سنت نیکی در جامعه بنیان نهد هرکسی که بدان پای بند نشان میدهدبرای او نیز پاداشی از سوی پروردگار منظور شده است.

ونیز از امام باقر (ع) منقول است که آن حضرت فرمود:"ایماعبد من عباد الله سن سنه ضلاله کان علیه وزر من فعل ذلک منغیر ان ینقص من اوزارهم شی"

هر بنده ی سنت بد وگمراه کننده ایی را در جامعه به وجود آورد گناه همه ی کسانی که به آن می پردازند به گردن او خواهد بود(اعم از این که آن سنت گذار در دنیا باشد یاخیر.)

پیامبر (ص) فرمود:هفت چیز است که پس از مرگ آدمی پاداش هایی را برای صاحب خود باعث می شود و آن هفت چیز عبارت اند از: کاشتن خرما (درخت و درخت کاری ) حفر چاه آب ،جاری ساختن آب درنهر ،ساختن مسجد،نوشتن قرآن(کتب سودمند)،به یادگار نهادن دانش و علم ،داشتن(و تربیت)فرزندان صالح وشایسته ایی که برای وی طلب مغفرت کنند.

3-استمرار زندگی در برزخ

مرگ وجدایی روح از بدن مایه ی تعطیل زندگی نیست.ابن بصیر از امام صادق(ع)پرسید که ارواح مومن در برزخ چگونه به سر می برند؟امام پاسخ فرمود "فی حجرات فی الجنه  یا کلونه من طعامها و یشربون من شرابها" درمیان اتاق های بهشتی به زندگی روزانه خود ادامه می دهند وحتی به اکل و شرب می پردازند. ودر بیانی دیگر آمده است که امام در این باره فرمود:" روح آدمی در شمایلی همچون شمایل دنیوی خود در بهشت به زندگی خود ادامه می دهد. وکسانی که برآن ها وارد می شوند آن ها را می شناسند. وآن هارا به همان صورتی می بینند که دردنیا می زیسته اند."صیر تلک الروح فی قالب کقالبه فی الدنیا فیکلون و یشربون فاذا قدم علیهم القادم عرفوه بتلک الصوره التی کانت فی الدنیا"

والبته عذاب وکیفر نیز در برزخ مقرراست به فرموده ی قرآن : " النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم تقوم الساعه ادخلوا آل فرعون اشد العذاب "

علامه فیض کاشانی در کتاب پرارج خود " المهجه البیضاء" می نویسد:

این چشمهای ما صلاحیت دیدن ومشاهده آن چه که در ملکوت می گذرد را ندارد و آنچه در برزخ می گذرد امری ملکوتی است و عذاب قبر امری ملکوتی است وبرای درک آن حس دیگری لازم است .

4-عدم توانایی برانجام عمل

یکی از ویژگی های عالم برزخ پایان یافتن قدرت بر عمل است در برزخ همانیم که در دنیا در  پرتو عمل خود را ساخته ایم و این حقیقت آنگاه برای آدمی ثابت می شود که به عالم برزخ قدم نهد و براین اساس است که قرآن از قول برزخیان نقل می کند که :".... رب ارجعونی لعلی اعمل صالحا فیما ترکت ؛ پروردگارا مرا به دنیا باز گردان تا عمل صالحی را که بجای نیاوردم بجای آورم".

فلوان لنا کرره فنکون من المومنین .... ؛ و اگر دوباره به زندگی دنیوی بازگردیم درشمار مومنان خواهیم بود...

"ربنا آخرجنا منها فان غدنا فانا ظالمون" ؛ پروردگارا مارا از قبر رها ساز واگر دوباره به نافرمانی روی آوردیم درآن صورت واقعاً ظالم هستیم .

و در ادامه درخواست خود بافریاد وناله ای ویژه اظهار می دارند که: "ربنا اخرجنا نعمل صالحا غیر الدی کنا نعمل" . پرودگارا از قبر آزادمان ساز تا به عمل صالح روی آوریم عملی غیر آنچه راکه بدان می پرداختیم .

و  پیرو درخواست آنان ندا می رسد که: "اولم نمرکم ما یتذکرفیه من تذکروجاءکم النذیرفذوقوا فما للظالمین من نصیر" . و این گفتار آسمانی نهج البلاغه است که : "الیوم عمل ولا حساب و غدا حساب ولا عمل" .

5-باز جویی کوتاه

امام صادق (ع)فرمود:"یسئل المیت فی قبره عن خمس:عن صلاته وزکاته صیامه و روایته ایانا اهل البیت فتقول الولایه من جانب القمر ربع ما دخل فیکن من نقص فعلی تمامه".

میت در قبر خود در باره ی پنج مساله مورده باز جویی قرار می گیرد:در باره ی نماز،زکات و خمس وروزه،و ولایت و محبت اهل بیت اصمت و طهارت ..."در تفسیر آیه "ان الینا ایابهم "امام صادق (ع)فرمود:.."ومن حبنا یسئلون."

آنهایی که در برزخ مورده باز جویی قرار می گیرند عبارت اند از :مومن خالص کافر مطلق و نیز شهید .

امام صادق (ع )فرمود "لا یسال فی القبر من الا من محض الایمان محض الکفر محضا."

"ما بال الشهید لا یفتن فی قبره؟کفی بالبارقه فوق راسه فتنه".

6-تجسم برخی از اعمال

امام صادق (ع)فرمود "اذا دخل المومن قبره کان الصلوه عن یمینه والزکاه عن یساره والبر مطل علیه یتنحی الصبر ناحیه قال:فاذا علیه الملکان الذان یلیان مسایله قال الصبر للصلوه والزکاه والبر :دونکم فان عجزتم عنه فانا دونه"

"وقتی جسد انسان مومن را در قبر نهادند نماز در طرف راست او زکات در طرفه چپ او و نیکیها ی او بر سرش سایه اندازد و صبرو استقامتش نیز در ناحیه ایی قرار می گیرد.و آنگاه که دو ماموره باز جویی فرا رسیدند صبر به نمازو زکات و نیکی ها میگوید :صاحب خود را در یابید واگر نتوانید وی را نجات دهید من به یاریش خواهم شتافت."

"تجسم عمل"یکی از اقسام کیفر و مجازات است گرچه این مساله اختصاص به بعد کیفری نداردو در باب پاداش نیز مساله از این قرار است زیرا اعمال نیکه آدمی نیز تجسم می یابد.چنان که اعمال ناستوده و البته اعمال آدمی همان طور که در دنیا مایه ی ناراحتی و یا خوشی انسانند در آخرت نیز باعث عذاب و یا عامل انبساط خاطر و خوشی آدمی هستندودر واقع خود انسان همان گونه که در دنیا در دست دشمن درون گرفتار است در آخرت نیز همان دشمنی به گونه ایی خطر ناک تر در درون جانش ریشه دوانیده بود مایه"عذاب" اوست وی را از درون می آزارد.و همچنین در باب اعمال نیک "طباطبایی" در این باره می نویسد:"به جان خودم قسم"اگر در قر آن جز این آیه (لقد کنت فی غفله من افکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید."آیه ی دیگری به چشم نمی خورد برای اثبات مسئله ی "تجسم عمل"کافی بود زیراتعبیر "غفلت"در آیه در رابطه با انسان،هنگامی صحیح و به جاست که چیزی حضور داشته باشدولی آدمی بدان توجه نداشته باشدو همچنین تعبیره "غطائک"و بر کناری پرده هنگامی صحیح است که چیزی پشت پرده واقع شده بود،و اگر عذاب وپاداش چیزی بودند که انسان فقط در آخرت بدان دست می یافت و قبلا وجود نداشته اند نباید از آنها به عنوان شیء مستور و پشت پرده یاد کرد.

7-وسعت آگاهی

 

انسان در زندان تن بیشتر از راه حواس،با توجه به محدودیت های آن به تماشای معدود ومحدودی از حقایق هستی می پردازد ولی پس از مقاومت از بدن این محدودیت بر کنار گشته و به گونه ایی وسیع تر به هستی می نگرد.

و بر این اساس است که در"عالم برزخ"آگاهی و احاطه ی آدمی بر حقایق هستی بیش از آن است که در دنیا واجده آن بوده است تا آنجا که پیامبر اکرم فرمود:"الناس نیام و اذا ماتوا انتبهوا"

-روی الناس نام اذا مات انتبه.

بر کناری پرده ی غفلت:آنچه که انسان را به خود مشغول می دارد و به عنوان جاذبه های کاذب نفس آدمی را متوجه خود می سازد در برزخ وجود ندارد و هوای نفس و جنود او از حرص وشهوت ...و همچنین عوامل انحراف وگمراهی از جمله شیاطین را دیگر تسلی بر انسان نیست و پس از فراق از بدن است که در می یابد که چه کند.

پیامبر اکرمفرمود:"الانسان نائمفاذا مات انتبه."

8-دیدار با دوستان در عالم دنیا

مرخصی موقت برای اهل برزخ کم وبیش به چشم می خورد .در روایات آمده است:

"ان المومن لیزوراهله فیری یحب و یستر عنه ما یکره و ان الکافر لیزور اهله ما یکره ویستر عنه ما یحب قال:ومنهم من یزور کل جمعه منهم من یزور علی قدر عمله."   "انسان با ایمان پس از مرگ به دیداره فامیل های خود می شتابد و به تماشای انچه که دوست می داردمی پردازد چیز هایی که مایه ی ناراحتی و اندوه اوست از وی پوشیده می ماند ،ولی انسان کافر هنگامی که به دیداره فامیل های خود شتافت هر آنچه را که نا خوش دارد می نگرد وچیز هایی که مایه ی نشاط اوست از وی مستور می ماند و البته انسان ها در این باره مختلفندبعضی هر جمعه به دیداره فامیل ها و بعضی به قدره"عمل"خود به مرخصی میروند وبه زیارت اهل خانه می شتافند."

و نیز در اصوله کافی آمده است امام صادق (ع) می فرماید:"شخص مومن پس از مرگش از خانواده ی خویش (در دنیا)دیدار می کنند."

آمرزش اهل برزخ

برای انسان در برزخ راه های مختلفی برای حصول غفران وآمرزش مقرر است و از آن جمله اند:

1-دعا و استغفره پیامبره اکرم.ان هدایا الاحیاء للاموات الدعا والاستغفار؛هدیه زندگان برای مردگان دعای خیر وطلب آمرزش است.

2زیارت قبور:"من زار قبر ابویه واحدهما فی کل جمعه غفر له و کتب عند الله بارا."  "کسی که قبر پدر و مادر یا یکی از آن دو را زیارت کند مورد آمرزش قرار می گیرد و در پیشگاه خداوند"نیکوکار"محسوب میشود."

3-کیفر:عذاب و کیفره مومن موت و دشواری های هنگام ان است که آدمی بر اثر آن تصفیه می شود و برای ورود به محشر و دخول جنت
آماده می گردد.

و البته برای انسان کافر نیز نوعی لذت است و او به خاطره حسناتی که چه بسا در نا مه ی اعمال خود دارد از این راه پاداش خویش را می یابدتا به قیامت کشانده نشود.پیامبر اکرم می فر ماید :"ضغطه من کفاره کان منه من تضییع النعم.""فشار قبر برای مومن کفاره ی تضییع نعمت هاست.

4نیکوکاری فرزندان:عیسا مسیح از کناره قبری گذشت در حالی که صاحب آن قبر در عذاب بود.و سال بعد که از کناره آن گذشت عذابی در کار نبود،عیسی به در گاه خدا به مناجات بر خاست و رازه مسئله را جویا شد:"وحی" رسید که "یا روح الله انه ادرک ولد صالح فاصلح طریقا و آوی یتیما فغفرت له بما عمل ابنه."

"ای روح خدا،او فرزند صالح و شایسته ایی داشت که به راه سازی پرداخت و یتیمی را در پناه خویش گرفت ودر نتیجه ،بر اثر عمل نیک آن فرزند،این پدر ، مورده آمرزش قرار گرفته است".

ارواحی که در بی خبری محض هستند

از جمله مطالب عالم برزخ آن است که گروه زیادی از مردگان در آن در بی خبری محض خواهند بود و اصلا چیزی  از عذاب و نعمت خدارا درک نخواهند کرد،و فقط بعد از زنده شدن در قیامت ،خواهند دانست که پس از مردن هزاران سال در عالم برزخ به سر برده اند،سند این مطالب سنگین آیات قرآن و روایات قطعی اهل بیت است ومرحوم شیخ مفید در تصحیح اعتقاد که شرح ونقد اعتقادات صدوق علیه الرحمه است فرمود:آنچه از حدیث در این باب به ثبوت رسیده آنست که ارواح بعد از موت اجساد دو قسمت اند.قسم اول منتقل می شوند به ثواب عقاب و قسم دوم باطل شده وچیزی از ثواب وعقاب را درک نمیکنند،قسم اول کسانی اند که دارای ایمان خالص و کفره خالص بودند،...قسم دوم آنهایی اند که دارای ایمان محض و کفر محض نیستند.قرآن و حدیث از این حقیقت پرده بر داشته اند آنگاه شیخ مفید شروع کرده به نقل آیه و روایات که مشروحا خواهد آمد(تصحیح اعتقاد ص 38و39النفوس و الارواح)

1:خداوند در سوره ی روم آیه 55و56فرمود:یاد کن روزی را که قیامت قیام کند، گناه کاران قسم می خورندکه جز ساعتی وزمان اندکی در برزخ توقف نکردند،در دنیا نیز چنین منحرف بوده و باطل را به جای حق می گرفتند،در آنوقت آنهایی که دارای علم وایمان خالص بوده اند می گویند:شما در نوشته و تقدیره خدا تا روزه قیامت در برزخ توقف کرده اید و این روزه قیامت است ،لیکن شما در بی خبری بوده اید اینک متن آیه:

"ویوم تقوم الساعه یقسم المجرمون مالبثوا غیر ساعته کذالک کانوا یو فکون.و قال الذین اوتوا الایمان لقد لبثتم فی کتاب الله الی یوم فهذایوم البعث و لکنکم کنتم لا تعلمون".

منظور از این دو آیه کاملا روشن است تا جایی که امین الاسلام طبرسی در مجمعالبیان در تفسیر آیه فرمود:هر که با این آیه استدلال کند که عذاب قبر وجود ندارد بیهوده گفته است ،زیرا ما گفته ایم که مانعی ندارد انها اول عذاب قبر را ببینند سپس در عالم بی خبری واقع شوند.

علی هذا منظور از "المجرمون"در آیه کسانی اند که نه دارای ایمان خالص اند و نه کفر خالص و نیز کسانی هستند امام صادق (ع) درمودره آنها فرمود "یلهی عنهم"چنانکه خواهد آمد.

2.در سوره طه آیات 102-104چنین است:یاد کن روزی را که در صور دمیده می شود ،گناهکاران را در آن روز کبود چشم (یا کور)محشور می کنیم،میان خویش آهسته می گویندکه فقط ده روز در برزخ توقف کرده اید.ما به آنچه می گویند داناتریم،اما آنکه سخنش به صواب نزدیک است می گوید:فقط یک روز توقف کرده اید.متن آیات شریفه چنین است:

"یوم ینفخ فی الصورونحشر المجرمین یومئذرزقایتخافتون ینهم ان لبثتم الا عشرا انحن اعلم بما یقولون اذ یقول امثلهم طریقه ان لبثتم الا یوما."

این آیات نیزحکایت از بی خبری آنان در برزخ دارد،موضوع مطلب در هر دو "یقسمالمجرمون"ودر اینجا آمده"نحشرالمجرمین"قهرا آنها از گروه ایمان محض و کفر محض نیستند.یکی از بزرگان در تفسیر خویش با وجود آنکه این ایات را نظیر آیات سوره ی روم دانسته اند و وعده داده که در سو ره ی روم مفصل صحبت خواهد کرد،اما در اینجا گویی مطلب بذهن مبارکش نرسیده و فرمود:علت اینکه خواهند گفت دهروز توقف کرده ایم آنست که ماندن در دنیا بخلود وابدیت آخرت قیاس شود ده روز بیشتر نیست.

و در باره ی اقرب به صواب بودن سخن آنکه خواهد گفت :"یک روز توقف کرده اید"فرمود:توقف محدود در زمین چون به آخرت قیاس شود چیزی نخواهد بود.

این سخن فی نفسه صحیح است ولی آیات در صدد آنست که :آنها در برزخ بی خبر بوده اند وگرنه کسی که هفتاد سال مثلا در دنیا زندگی کرده چطور می تواند با جزم بگوید :"ان لبثتم الایوما"؟قول حق آن است که ما گفتیم چنانکه مرحوم شیخ مفید نیز در تصحیح الاعتقاد که در سابق اشاره شد همان طور فرموده است.

 معنای ببرزخ و مراد از آن در آیه "ومن ورائهم برزخ الی یوم یبعثون"همین معنا می باشد "وراء"به معنای پیشا پیش است. مانند آیه ی شریفه ی :"و کان ورائهم ملک یاخذ سفینه غضبا."از آیه ی فو ق بیش از این استفاده نمی شود که فاصله و واسطه ای میان دنیا و قیامت وجود دارد،مانند آیه ی "بینهما برزخ لا یبغیان"و ب وجود حیات و زندگی در این فاصله دلالتی ندارد.آری از برخی آیات به دست می آید که انسان در این فاصله دارای حیات واقعی است.در ذیل پاره ایی از این آیات را مورده بررسی قرار می دهیم:

1"قالو ربنا امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین فاعتر فنا بذنوبنا فهل الی خروج من سبیل"این آیه بیانگر آن است که تا زمان بر پایی قیامت انسان ها دو بار زنده میشوند و دو بار خواهند مرد.مفسران در تفسیر این دو آیه احیا واماته اختلاف کرده اند.از ابن عباس نقل شده که مردن اول مربوط به زمان نطفه بودن انسان هاست،آنگاه خداوند آنهارا در دنیا زنده ساخت ،و بعد برای باره دوم آنها را میمیراند،و سپس در روزه قیامت آنان را دوباره زنده میسازد.بنا بر این انسانها دوبار زنده ودوبار می رانده می شوند.چنانچه در آیه ی دیگر می فرماید:"کیف تکفرون با الله و کنتم امواتا فا احیا کم ثم یمیتکم ثم یحییکم ثم الیه ترجعون."

اشکال این نظر آن است که آیه ی دوم نظیزه آیه اول نیست تا مفسر آن باشدزیرا آیه ی دوم از"مرده بودن "مردم سخن می گوید ،و بر مرحله ی نطفه بودن انسان یا مراحل پیش از آن منطبق می شود، بر خلاف آیه ی اول که از "میراندن"انسان سخن می گوید،و فرق میان "مرده بودن"و "میراندن"روشن است در مورده حالات پیش از نطفه و خود نطفه ،"مرده بودن"اطلاق می شود اما "میراندن"اطلاق نمی شود.به همین دلیل"میراندن"را نمی توان به گونه ایی که در سخن ابن عباس آمده تفسیرنمود.ظاهرا می راندن اول ،همان از دست دادن زندگی دنیوی است.و احیای اول ،زنده شدن در برزخ است،واین  حیات تا نفخ صوره اول ادامه خواهد داشت.

ومیراندن دوم ،هنگام اولین نفخ صور می باشد،که خداوند سبحان می فرماید :"و نفخ فی الصور فاذاهم من الاجداث الی ربهم ینسلون."از این دو آیه استفاده می شود که دوبار در صوردمیده خواهد شد.پس از نخستین نفخ صور هر که در آسمان ها وزمین است ،جز آنانکه خداوند خواهد،هلاک می گردند.و به دنبال دومین نفخ صور مردم از قبر ها بیرون می آیند.در باره ی دومین نفخ صور می فرماید :"و نفخ فی الصور فجمعناهم جمعا."

و خداوند سبحان می فرماید :"فاذا نفخ فی الصورفلا انساب بینهم یومئذ ولا یتساءلون."اختلاف آثاره مترتب شده،دلالت دارد بر اینکه دوبار در صور دمیده می شود.

با توجه به مطالب مذکو ،انسان پس از مردن از زندگی دنیا ،از یک نوع حیات برخوردار می باشد،و این همان زندگی برزخی است که حد فاصله میان دنیا و آخرت قرار دارد.

 

 

 

 

 

منابع

 

·       "درس های پیرامون زندگی پس از مرگ" نویسند:سید محمد شفیعی

·       "سیری در عالم برزخ"نویسنده:سید علی اکبر قریشی

·       "معاد شناسی در پرتو سنت وعقل"نویسنده:استاد جعفر سبحانی.ترجمه علی شیروانی.

 







متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی